ایران و روسیه؛ شراکتی استراتژیک در مسیر تغییر نظم جهانی
1 Views

 ایران و روسیه؛ شراکتی استراتژیک در مسیر تغییر نظم جهانی




 طی دهه‌های اخیر و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روابط ایران و روسیه دستخوش تحولات چشمگیری گردیده و به‌تدریج، به‌ویژه در سال‌های اخیر، از سطح همکاری‌های صرفاً اقتصادی یا نظامی، به شراکتی راهبردی با ابعاد چندگانه ارتقا یافته است. این شراکت، بر پایه منافع مشترک، دغدغه‌های امنیتی مشابه در قبال مسائل منطقه‌ای و جهانی و الگوها و اهداف همسو پی‌ریزی و تقویت شده است.


در تداوم همین مسیر همسو شاهد انعقاد توافقنامه راهبردی میان ایران و روسیه هستیم. توافقنامه راهبردی‌ای که نشان‌دهنده این واقعیت است که هر دو کشور در برابر فشارها و خواسته‌های زیاده‌خواهانه قدرت‌های غربی سر تعظیم فرود نیاورده‌اند. طبق اظهارات اخیر ریاست جمهوری ایران ، دکتر پزشکیان در مصاحبه با شبکه تلویزیونی یک روسیه، این توافقنامه شامل ۴۷ بند بوده که بندهای ۱۲ تا ۱۳ به مباحث امنیتی، سیاسی و تعاملات دوجانبه اختصاص دارد، در حالی که بندهای ۱۹ تا ۴۰ به همکاری‌های اقتصادی در زمینه‌های ریلی، راه‌سازی، تجارت، انرژی، برق و سایر حوزه‌های زیربنایی می‌پردازد. در بخش پایانی توافقنامه نیز نحوه پیگیری تعهدات مورد تأکید قرار گرفته است.[1] همین موضوعات مطروحه در این توافقنامه نشان دهنده عمق روابط و نقشه راهی برای رسیدن به یک شراکت استراتژیک می باشد.


 تلاش دو کشور در جهت تعمیق این روابط و دستیابی به یک شراکت استراتژیک دائمی در قالب نظم چندقطبی جهانی بسیار حائز اهمیت می‌باشد. همکاری‌های دفاعی و امنیتی در جهت مبارزه با تهدیدات غرب از جمله تروریسم و نفوذ ناتو مثال زدنیست. بویژه رزمایش‌های نظامی مشترک دو کشور در خلیج فارس و دریای خزر خود گویای رشد و بلوغ این همکاری میباشد. همینطور تبادل فناوری‌های پیشرفته بین دو کشور بسیار مهم ارزیابی می‌شود[2]. بطور مثال روسیه در حوزه هوافضا و سامانه‌های دفاعی با ایران همکاری‌هایی داشته که بویژه پس از پایان محدودیت‌های تسلیحاتی سازمان ملل افزایش چشمگیری بخود دیده است. در همین خصوص مقاله‌ای که از سوی اندیشکده آمریکایی «استیمسون» درباره همکاری ایران و روسیه در زمینه‌های فضایی منتشرشده، نشان می‌دهد جدی‌تر شدن این همکاری‌ها در سال 2022 و پرتاب ماهواره خیام ایران از ایستگاه پرتاب فضایی به مدار زمین در چارچوب توافقات راهبردی میان دو کشور، توسط روسیه انجام شده و این مسیر در حال پیشرفت چشمگیری است.[3] همینطور هر دو کشور با توجه به تحریم‌های ظالمانه و یکجانبه غرب از ارزهای مبادلاتی ملی جایگزین دلار استفاده کرده‌اند،[4] که این موضوع نیز نشانه‌ای دیگر از ورود به نظم چندقطبی جهانی ارزیابی می شود.


مثال‌های بسیار دیگری از عمق شراکت راهبردی ایران و روسیه طی سال های اخیر می‌توان برشمرد، اما در مجموع حوزه‌هایی از جمله سرمایه‌گذاری روسیه در پروژه‌های زیرساختی مثل خطوط ریلی و پتروشیمی در ایران و تاثیر مهم ایران در کریدور شمال-جنوب و ارتباط روسیه با بازارهای هند و خلیج فارس‌ از دیگر نمودهای این شراکت راهبردی می‌باشد. تمامی این رویکردها در ارتباطات مشترک ایران و روسیه بخصوص با عضو شدن ایران در سازمان همکاری های شانگهای و روابط عمیق‌تر با بریکس و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، نشان دهنده استراتژی مشترک دو کشور در جهت ایجاد توازن در برابر غرب است .


لازم به یادآوری است که در همین خصوص چندی قبل، پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به دولت روسیه که در آن بر اهمیت تقویت روابط دوجانبه تأکید شده و گسترش روابط، پیشبرد پروژه‌های مشترک و تقویت همکاری‌های راهبردی را امری ضروری دانسته و خواستار تداوم و تعمیق همکاری‌ ها شده‌اند به مقامات روسی تحویل داده شده است.[5] این پیام با محورهایی چون تأکید بر اهمیت تقویت روابط، مقابله با سلطه‌طلبی غرب و حمایت از شکل‌گیری نظم چندقطبی جهانی نشان‌دهنده عمق روابط استراتژیک و راهبردی طرفین می باشد.


خاطرنشان می سازد این شراکت راهبردی می‌تواند از منظر ژئوپلیتیکی بر موازنه قدرت در خاورمیانه و اوراسیا و حتی اروپا تأثیرات بسزایی داشته و موجب کاهش نفوذ ترکیه در قفقاز و آسیای مرکزی و یا کاهش نقش بازیگران منطقه‌ای چون عربستان در کشورهای عرب زبان ، سوریه و عراق شده و در نهایت منجر به ایجاد تعادل در روابط بین غرب و طرفین این شراکت راهبردی گردد. چراکه مسلماً همکاری‌ها و نزدیکی ایران و روسیه منجر به شکل‌گیری نظم نوین چند قطبی و کاهش قدرت و نفوذ آمریکا در جهان و خاورمیانه گردیده و زمینه را جهت رودرروئی مستقل‌تر در برابر فشارهای بلوک غرب، چین و سایر بازیگران منطقه‌ای آماده می‌نماید.


در پایان لازم به ذکر است که شراکت راهبردی ایران و روسیه که در قالب مباحث امنیتی، سیاسی و تعاملات دوجانبه اقتصادی آغاز و با همکاری‌های دفاعی و فناورانه ادامه خواهد یافت ضمن ایجاد پایه‌های شکل‌گیری نظم چندقطبی جهانی و تعدیل رقابت‌های ژئوپلیتیکی در خاورمیانه و اوراسیا، منجر به کم‌رنگ‌تر شدن حضور بازیگران فرامنطقه‌ای در تحولات منطقه گردیده و این شراکت راهبردی می‌تواند به عنوان یک نشانه از همبستگی دو کشور در برابر چالش‌های جهانی و فشارهای غربی تلقی شده و به تقویت موضع طرفین در مجامع بین‌المللی و افزایش همکاری‌های اقتصادی و نظامی منجر شده و در نهایت این روابط، می‌تواند به هدف نهایی و غایی خود یعنی ایجاد ثبات و امنیت در منطقه و جهان دست یابد.


 


نویسنده : نوید دانشوری



[1] https://president.ir/fa/157152




[2] fdn.ir/200929




[3] https://kayhan.ir/0012HF




[4] https://kayhan.ir/001H7e




[5] http://irdiplomacy.ir/fa/news/2032335/%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA-



نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب