کشور عربستان سعودی در سال 2017 با طرحی بلند پروازانه به نام نئوم در رسانه های دنیا گرد و خاکی به پا کرد1. این پروژه در راستای اصلاحات محمد بن سلمان ولیعهد این کشور برای نشان دادن آینده نوین سعودی ها طراحی شده است. بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند کشورهای درحال توسعه باید نسبت به توسعه زیرساخت های خود برنامه ای جامع داشته باشند اما برخلاف دیدگاه اکثر اهل فن، عربستان سعودی با درآمدهای سرشار نفتی دچار عارضه فانتزی دیدن امر توسعه شده است و بیشتر به دنبال طرح های زرق و برق دار است. در ادامه به بررسی چالش های طرح نئوم خواهیم پرداخت ؛
افول تدریجی تصویر نمادین نئوم، پروژه نئوم قرار بود به عنوان نمادی از اصلاحات اقتصادی و آینده نوین عربستان سعودی در سال 2030 باشد دچار وضعیت رخوت و رکود شده است. روند آماده سازی و پیشرفت این پروژه با کندی در اجرا و حتی تعدیل گسترده نیروی انسانی نیز روبرو شده است. دیدگاه عده ای از کارشناسان توسعه به این پروژه از یک ابرپروژه به یک طرح پر خرج با بازدهی نامعلوم تغییر کرده است. این پروژه از جهت نمادین برای کشور عربستان بسیار مهم است و هرگونه کم و کاستی در روند عملیاتی شدن آن برای سعودی ها هزینه زاست.
شکاف میان طرح آرمانی و واقعیت میدانی، بسیاری از طرح های بلندپروازانه تا موقعی که در عرصه عمل آزمایش نشوند پروژه های خوب و خلاقانه ای هستند. پروژه نئوم نیز در زمان طراحی با ابداع های جدیدی همچون زندگی بدون خودرو و مفهوم (the line) توجه بسیاری از مردم را به خود جلب کرد اما پروژه نئوم در زمان اجرایی شدن با چالش های جدی روبرو شده است از جمله ناتوانی در جذب سرمایه گذار خارجی، افت قیمت نفت2 و تردید در مورد بازدهی پروژه. وضعیت نئوم مشابه پروژه امارات ( ماسدار سیتی) شده است. این موضوع نشان میدهد طرح های خلاقانه ای که عرصه های واقعی در آنها کمتر دیده شده است آینده ای ندارد و صرفاً برای تبلیغات رسانه ای خلق میشوند.
عدم جذابیت برای سرمایه گذاران خارجی و احتمال بازنگری در اهداف پروژه نئوم، سرمایه گذار خارجی برای ورود سرمایه به کشورهای مقصد معمولا زیرکانه و با برنامه عمل میکند. صرفاً پروژه های قابل سرمایه گذاری را از بعد اقتصادی نگاه نمیکند و فاکتور های دیگری نیز در انتقال سرمایه برای آنها اهمیت دارد. وضعیت ناپایدار ژئوپلتیک منطقه غرب آسیا و کاهش اعتماد جهانی به ساختار های تصمیم گیر متمرکز موجب بوجود آمدن رکود در پیشرفت پروژه مذکور شده است و سرمایه گذار خارجی را در وضعیت پر ریسکی قرار داده است، در این حالت پروژه نئوم برای سرمایه گذار خارجی از جذابیت کمتری برای سرمایه گذاری برخوردار است. وضعیت مذکور با توجه به فشار مالی زیاد و تعدیل برنامه ریزی شده احتمال تعدیل در اهداف پروژه نئوم و تبدیل شدن کلان شهر مدنظر خالقان پروژه به چند منطقه محدود با کارکردهای گردشگری یا تجارت دور از ذهن نیست3. این سناریو مشابه برنامه ای است که امارات برای شهر آرمانی خود ( ماسدار سیتی ) انجام داده است.
درس آموزی از تجارب مقایسه ای جهانی ، خلق پروژه های بدیع در کشورهای جهان دارای سوابق زیادی است و عربستان سعودی میتوانست با استفاده از تجارب جهانی و مقایسه آن با پروژه مدنظر خود، خلاءها و چالش های پروژه خود را احصا میکرد. پروژه هایی نظیر شنزن در چین و سون سیتی در آفریقای جنوبی نشان داده است که موفقیت در اجرای پروژه های شهری، مستلزم واقع گرایی، برنامه ریزی مرحله ای و پیوند با بستر اقتصادی موجود است در حالی که پروژه نئوم بیشتر بر ابعاد رسانه ای و تصویر سازی تبلیغاتی متکی است و از جهت مالی نیز وابسته به منابع مالی نفتی است. این چالش ها پروژه مذکور را با سوالات اساسی روبرو کرده است.
در مجموع باید گفت، خلق پروژه های بلند پروازانه بدون پیوست زمینی ( واقع گرایی) محکوم به شکست است و عربستان باید امر توسعه را در طرح های زیرساختی ببیند. طرح نئوم بیشتر برای مطرح کردن بن سلمان به عنوان نماد اصلاحات و آینده نوین عربستان طراحی شده است و واقع گرایی و عملیاتی شدن آن برای خالقان این پروژه از اهمیت کمتری برخوردار بوده است. توسعه شهرهای هوشمند میتوانست با طرح های عملیاتی و دیده شدن سرمایه گذار منطقه ای برای عربستان آورده مالی مناسبی داشته باشد اما نئوم در وضعیت ابهام در سودآوری مالی هیچ ارزش افزوده ای برای اهداف بن سلمان نخواهد داشت.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب