چشمانداز ژئوپولیتیک در سالهای اخیر به سرعت در حال تغییر است و این تغییر بیش از هر جا در همگرایی فزاینده میان ایران، چین، روسیه و کره شمالی مشهود است. همکاری آشکار آنها در نشست سازمان همکاری شانگهای (SCO) و بهویژه در رژه نظامی پکن، زنگ خطر را در سراسر اروپا به صدا درآورده است. برای سیاستمداران اروپایی، این روند تنها هماهنگی تاکتیکی نیست، بلکه نشانهای از چالشی گستردهتر در برابر نظام بینالملل غربمحور به شمار میرود که از زمان جنگ جهانی دوم بر سیاست جهانی حاکم بوده است.
از بروکسل تا برلین، رهبران اروپایی هرچه بیشتر همگرایی ایران، روسیه، چین و کره شمالی را بهعنوان یک «اتحاد خودکامه» معرفی کردهاند. تحلیلگران اروپایی بر این نکته تأکید دارند که این مشارکتها صرفاً همکاریهای منطقهای نیستند، بلکه پروژهای آگاهانه برای تضعیف مشروعیت نظامی است که بر پایه قواعد، نهادها و هنجارهای غربی ساخته شده است. برای اروپا، این مسئله یک چالش راهبردی عمیق محسوب میشود، چراکه ثبات سیاست خارجی و امنیتی آن بر نظم بینالملل مبتنی بر قواعد ، بهویژه ناتو، اتحادیه اروپا و پیوندهای فراآتلانتیک ، استوار است.
نامگذاری این همگرایی بهعنوان «اتحاد خودکامه» از سوی مقامات اروپایی نشان میدهد که این اتحاد بیش از آنکه بر انسجام درونی استوار باشد، بر مخالفت با غرب تعریف میشود. چنین چارچوبی به رهبران اروپایی این امکان را میدهد که همبستگی ناتو را تقویت کنند، تحریمها را توجیه نمایند و انسجام فراآتلانتیک را مستحکمتر سازند. با این وجود این همگرایی حاکی از نگرانی اروپا نیز هست، آن هم برای درک این واقعیت که مراکز قدرت جایگزین آشکارا سلطه غرب را به چالش میکشند و آنها دیگر تنها رهبران جهان نیستند.
علاوه بر آن، رسانههای اروپایی این همگرایی را با دقت دنبال کرده و آن را فراتر از همسویی نمادین تفسیر میکنند. تحلیلهای آنها غالباً تأکید دارد که نشست سازمان همکاری شانگهای و رژه نظامی پکن گامی در جهت ایجاد یک نظام بینالمللی موازی است، چیزی که برخی آن را «محور شرق» مینامند. این نظام تنها در سطح شعار باقی نمانده، بلکه در توافقات چندجانبه، بیانیههای مشترک و انتقادهای همسو از مداخلهگری غرب تجلی یافته است.
برای اروپاییان، شکلگیری یک نظم جایگزین به معنای فرسایش نفوذ جهانی آنهاست. قدرتهای اروپایی که هماکنون با چالشهایی چون برگزیت، رکود اقتصادی و شکافهای سیاسی داخلی روبهرو هستند، با چشمانداز ساختاری رقیب مواجهند که قدرت چانهزنیشان را بهشدت کاهش میدهد. بنابراین، چارچوبگذاری رسانهها بازتابدهنده هم جدیت این روند و هم نگرانی از فقدان ابزارهای کافی اروپا برای متوقف ساختن یا معکوس کردن آن است. درواقع بهنظر میرسد که اروپا در حال حذف از صحنه بازی نظام بینالملل است.
شاید ملموسترین نگرانی برای سیاستمداران اروپایی، همگرایی نظامی باشد که در قالب رزمایشها و رژههای مشترک بروز مییابد. حضور ایران و روسیه در نمایش نظامی چین در پکن بهویژه برای مسئولان دفاعی اروپا نگران کننده بود. این نمایشها نه تنها کارکرد تبلیغاتی دارند، بلکه نشاندهنده قابلیتهای واقعی همکاری و همافزایی راهبردی هستند.
برای ناتو و اعضای اروپایی آن، چنین نمایشهایی یک «تهدید امنیتی علیه اروپا» به شمار میرود. استدلال آنها روشن است، هرچه این کشورها روابط نظامی خود را مستحکمتر کنند، توانایی بیشتری برای مقابله با نفوذ ناتو در اوراسیا، قدرتنمایی در مناطق حساس و پیچیدهتر کردن برنامهریزیهای دفاعی اروپا خواهند داشت. با توجه به جنگ جاری در اوکراین و تنشهای روبهرشد در شرق آسیا، رهبران اروپایی بیم دارند که سازمان همکاری شانگهای به مرور به یک بلوک نظامی تبدیل شود که بازدارندگی ناتو را تضعیف میکند.
بعد دیگری از این نزدیکی که اروپا را نگران کرده، بُعد اقتصادی و مالی آن است. ایران و روسیه که هر دو بهشدت تحت تحریم اتحادیه اروپا و ایالات متحده قرار دارند، بیشازپیش تلاش کردهاند با استفاده از ارزهای ملی و تقویت همکاریهای انرژی با چین، نظام مالی غرب را دور بزنند. این روند با ابتکارات سازمان همکاری شانگهای و توافقات دوجانبه شتاب بیشتری گرفته است.
مقامات اروپایی بهخوبی میدانند که چنین اقداماتی مستقیماً به تضعیف کارآمدی تحریمهای غربی منجر میشود. برای نمونه، فروش نفت روسیه به چین یا گسترش نقش ایران در بازارهای انرژی آسیا فشار ناشی از تحریمها را کاهش میدهد. نگرانی اروپا تنها اقتصادی نیست، بلکه راهبردی است، رژیم تحریمها یکی از اصلیترین ابزارهای سیاست خارجی آنهاست، بهویژه از زمان حمله روسیه به اوکراین. اگر سازوکارهای تجاری جایگزین بهقدر کافی قدرتمند شوند، اروپا یکی از معدود اهرمهای غیرنظامی خود را از دست خواهد داد.
در نتیجه، ظهور این محور، چالشی بیسابقه برای نظام مبتی بر قواعد غربی است. اما این چالش تنها نظامی یا اقتصادی نیست، بلکه بنیادین و ایدئولوژیک است. اتحادیه کشورهای شرقی، با همگرایی در رژه پکن و اجلاس شانگهای، به دنبال ایجاد یک محور شرقی جایگزین است. این امر، علاوه بر تشدید تهدید امنیتی برای اروپا، به طور مستقیم به اثربخشی تحریمها حمله میکند. آینده این رقابت، به توانایی غرب در تقویت انسجام داخلی و ارائه چشماندازی جایگزین بستگی دارد.
امین مهدوی
[1] China is using the SCO summit and Victory Day parade to showcase its vision of a new world order | Chatham House – International Affairs Think Tank
[2] A look at the world leaders attending China's SCO summit and military parade | AP News
[3] Crink: the new autocractic 'axis of evil' | The Week
[4] 'Natural allies': wrong term for China, Russia, Iran, North Korea - Asia Times
[5] China, Russia join Iran in rejecting European move to restore sanctions on Tehran | Reuters
[6] Understanding and improving sanctions today | Some of the real and imagined concerns about sanctions
نظر
ارسال نظر برای این مطلب