در چند دهه اخیر و بخصوص طی سالیان گذشته بلوک غرب با وضع محدودیتها و تحریمهای ظالمانه سعی در اعمال فشار بر کشورهای مستقل جهان داشته است. جهان بهخاطر دارد که طی سالها دشمنی آشکار ایالاتمتحده آمریکا با نظام مستقل جمهوری اسلامی ایران، هرگز سردمداران غربی از اعمال زور و فشارهای ناعادلانه بر ایران دست نکشیده و در ادامه با بهانههای مختلفی دامنه تحریمها را گسترش دادند.
حالا و پس از سالها وضع تحریم بر ایران و بازتعریف استفاده از اعمال محدودیتها در سیاست بینالمللی و همزمان با آغاز عملیات نظامی مسکو در اوکراین برای دفاع از مواضع خود و مقابله با زیادهخواهیهای غرب و ناتو، لیست بلند بالایی از انواع محدودیتها و تحریمها بر روسیه و سران این کشور اعمال شد. این تحریمها به شکلی پیش رفت که پس از مدتزمان کوتاهی به کشوری با بیشترین تحریمهای اعمالشده تبدیل گردید.[1]
این تحریم ها در مدت زمان کوتاهی به بیش از 20.000 تحریم و محدودیت مختلف بر افراد، نهادها و سازمانهای روس و یا مرتبط با روسیه اعمال شد.[2]
اما در نقطه مقابل ساختار تحریمهای غربی و نحوه مواجهه تهران و مسکو با آنها در عین شباهتهایی که به همراه داشتند تفاوتهایی را نیز شامل میشدند.
تحریمها و فشارهایی که ناشی از سلطهگریهای غرب و خوی استکباری آمریکا در برخورد با حقوق طبیعی ملتها بوده است چالشهای اقتصادی و شرایطی متفاوتی را برای تهران و مسکو پیش آورده است. هرچند هر دو کشور در وهله اول، این تحریمها را تبدیل به فرصتهایی برای تقویت تولید ملی و خودکفایی و گسترش روابط اقتصادی در قالب پروژههای شرقگرایی و نیز تنوعبخشی به صادرات و روابط با سایر کشورها نمود اما چالشهایی را نیز سبب گردید.
بهتر است بهیاد داشته باشیم ذات تحریمهای ایران و روسیه از ابتدا متفاوت بودند. در کنار مدت زمان 4ساله تحریمهای گسترده روسیه در مقابل تحریمهای همهجانبه 45ساله ایران، هدف در اعمال فشارهای اقتصادی یکجانبه بر ایران به زانو درآوردن و فلج نمودن اقتصادی و حذف ایران از بازار جهانی نفت عنوان شده بود درحالیکه در مسأله روسیه علیالخصوص پس از مناقشه اوکراین هدف و ذات تحریمها کاهش چشمگیر درآمدهای نفتی مسکو با اعمال محدودیتها بدون ایجاد شوک و ضربه بر بازارهای انرژی بینالمللی با استفاده از ابزار تعیین سقف قیمتی عنوان گردیده بود.[3]
اکنون لازم به ذکر است به باور کارشناسان بسیاری منشأ تحریمهای ایران عملاً ناشی از برنامه هستهای صلحآمیز و سیاستهای منطقهای و مستقل آن بوده است. این در حالی است که منشأ اصلی تحریمهای روسیه جنگ اوکراین و رویارویی با ناتو ارزیابیشده است.[4]
در سویی دیگر هرچند دامنه و شدت تحریمهای روسیه وسیعتر و سریعتر بودهاند، اما تحریمهای ایران طولانیتر و فرسایشیتر عمل کردهاند. بهتر است بدانیم تجربه 3 ساله روسیه در مواجهه با تحریمهای گسترده در برابر تحریمهای همهجانبه نزدیک به نیمقرنی ایران، اثباتکننده مقاومت تاریخی ملت و دولت ایران بوده است که ازاینروی تجربهی طولانی ایران در مقابله با تحریمها، ضمن حفظ عزت ملی، سبب ایجاد الگویی مناسب و قابلاجرا برای سایر کشورهای تحریمشده گردیده است.
در هر دو کشور ایران و روسیه، محدودیتهای اقتصادی به وجود آمده متقابلاٌ منجر به شکوفایی اقتصادی از طریق کنترل و تغییر تعاملات اقتصادی منطقهای و بینالمللی، حمایت از تولید داخلی، گسترش دیپلماسی فعال، حمایت از اقشار آسیبپذیر و مدیریت افکار عمومی در قالب تابآوری اقتصادی شده است.[5]
در کنار تابآوری اقتصادی ایجادشده در هر دو کشور آسیبهایی را نیز شاهد هستیم. هرچند روسیه به دلیل وسعت اقتصاد خود، رکود و تورمی مشابه آنچه در اقتصاد ایران ایجادشده را تجربه نکرده است اما برخلاف سالهای 2022 و 2023 شاهد کاهش رشد اقتصادی پیشبینی شده خود که به میزان 1.2درصد در شش ماهه اول سال 2025 رسیده، بوده است[6]
ولی با تکیه بر خودکفایی صنعتی خود نوعی موفق از اقتصاد مقاومتی را شکل داده است. اما در عمل هر دو کشور با هدف کاهش اثر تحریمها، روشهای مقابله و راهبردهای متنوعی را به کار گرفتند.
تهران و مسکو با فروش غیررسمی نفت و فرآوردههای انرژی در قالب توسعه روابط با شرق و همسایگان خود با استفاده از ارزهای غیر دلاری و نیز بهرهگیری از مسیرهای مالی جایگزین و دیپلماسی اقتصادی فعال موفق به دور زدن تحریمها شدهاند. همین تجارب نشاندهنده آن است که راهکار اعمال تحریمها توسط غرب در نظام بینالملل امروزی به شکل قبلی آن کارساز نبوده و با افزایش کشورهای تحت تحریمهای آمریکایی نوعی همافزایی غیررسمی را بین این کشورها شاهد هستیم. این همافزایی برای مقاومت منعطفتر در برابر این اقدامات و فشارها درنهایت به تسهیل دور زدن تحریمها و بیاثر شدن آنها منجر خواهد شد. کارشناسان بر این باورند به اشتراک گذاشتن تجارب مقاومت و روشهای مقابله با تحریمها توسط کشورهایی چون ایران، روسیه و یا حتی ونزوئلا سبب ایجاد یک ائتلاف بینالمللی «ضد تحریم» برای مقاومت مشترک در برابر فشار غرب شده است.[7]
فارغ از این موضوع باید بدانیم بسیاری از کشورها به دلایل مختلف همچون منافع ملی و یا منافع اقتصادی حاضر به تبعیت از اقدامات و تحریمهای فزاینده آمریکا نبوده و این موضوع خود به خود در تسهیل دورزن تحریمها بسیار مؤثر خواهد بود.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب