طالبان که در سال ۱۹۹۴ و در جریان جنگ داخلی افغانستان شکلگرفته و اعضای اصلی آن را عمدتاً مجاهدینی تشکیل میدادند که در دهه ۱۹۸۰ با ارتش شوروی سابق جنگیده بودند در سال ۲۰۲۱ ، درست پس از شکست و خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان مجدداً قدرت را در دست گرفتند. اکنون نگرش روسیه نسبت به طالبان طی دو دهه گذشته بهطور چشمگیری تغییر کرده و درعینحال، روسیه که خروج آمریکا از افغانستان را «شکست» توصیف کرده بود، از آن زمان گامهایی برای عادیسازی روابط با حکومت طالبان برداشته و آنها را بهعنوان یک شریک اقتصادی بالقوه و متحدی در مبارزه با تروریسم میدید.
با شکست و خروج نیروهای غربی از افغانستان، روسیه بهتدریج مسیر تعامل بیشتر با طالبان را در پیشگرفته است. هدف اصلی مسکو، برقراری نوعی همکاری پایدار در زمینههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی بوده و اکنون به نظر میرسد طی ماههای اخیر و در پی تصمیم دادگاه عالی روسیه برای حذف نام طالبان از فهرست سازمانهای ممنوعه و تروریستی روسیه، این اقدام گام مهمی در راستای عادیسازی روابط دوجانبه با طالبان باشد. چراکه در پس همین گام مهم طالبان اعلام کرد روسیه بهطور رسمی سفیر معرفیشده از سوی این حکومت برای سفارت افغانستان در مسکو را پذیرفته است.
در وهله اول باید بدانیم با خروج نیروهای غربی و ناتو از افغانستان، روسیه این موقعیت را بهعنوان فرصتی مهم و راهبردی برای گسترش نفوذ خود در آسیای مرکزی تلقی کرده است. خلأ امنیتی بهوجودآمده، باعث شده کشورهای همسایه افغانستان، ازجمله تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان، بیشتر به حمایت نظامی و امنیتی روسیه تکیه کنند. درعینحال روسیه بهدنبال مهار نفوذ غرب، بهویژه آمریکا، در افغانستان بوده تا بتواند جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر اصلی و شریک استراتژیک در منطقه تثبیت کند. بنابراین پس از خروج نیروهای غربی، مسکو تلاش میکند با همکاری نزدیکتر با طالبان و کشورهای همسایه، نفوذ غرب را محدود کرده و مانع از بازگشت نقش پررنگ آمریکا و متحدانش در تحولات سیاسی و امنیتی منطقه شود. به نظر کارشناسان بسیاری این رویکرد بخشی از راهبرد کلی روسیه برای حفظ منافع امنیتی و ژئوپلیتیکی خود در آسیای میانه ارزیابی میشود.
علاوه بر جنبههای نظامی و امنیتی، روسیه سعی دارد با توسعه همکاریهای اقتصادی و دیپلماتیک با کشورهای منطقه، جایگاه خود را بهعنوان شریک اصلی در سیاستهای منطقهای تقویت و تثبیت نماید. از نگاه مسکو، تسلط بر روندهای سیاسی افغانستان و جلوگیری از نفوذ غربیها، کلید حفظ ثبات و امنیت در منطقه است و میتواند به افزایش نفوذ روسیه در معادلات جهانی کمک کند.
در دیگر سو با تقویت نفوذ ژئوپلیتیکی در آسیای مرکزی و همچنین مهار نفوذ غرب و آمریکا در منطقه، دروازههای بهرهمندی از فرصتهای اقتصادی برای مسکو گشوده خواهد شد. به یاد داریم که پائیز سال گذشته هیئت بلندپایه روسیه در دیدار با مقامات اقتصادی حکومت طالبان در خصوص توسعه همکاریها در بخش معادن، کشاورزی و حملونقل افغانستان اعلام آمادگی کرده و بر ایجاد کمیسیون مشترک دولتی بهمنظور ایجاد همکاریهای گسترده در عرصههای تجارت، ترانزیت و سرمایهگذاری تأکید کرده بودند. آنچه منافع اقتصادی ناشی از روابط مسکو و طالبان نام میگیرد فقط در بخش اقتصادی خلاصه نمیشود. چراکه با نزدیکی هرچه بیشتر مسکو به طالبان فرصت بهرهمندی از منابع طبیعی گستردهای مانند معادن سنگآهن، مس و سایر فلزات ارزشمند در افغانستان که برای مسکو بسیار حائز اهمیت ارزیابی میشود فراهمشده و ضمن آن ورود به پروژههای معدنی افغانستان میسر خواهد بود. علاوه بر این، پروژههای زیرساختی بهمانند شبکههای حملونقل ، انرژی و پروژههای خطوط لوله گاز که میتواند نقش مهمی در اتصال اقتصادی منطقه داشته باشد، در دسترس روسیه و شرکتهای روسی قرار میگیرد. این سرمایهگذاریها هم برای تقویت نفوذ اقتصادی روسیه و هم برای تضمین دسترسی به منابع حیاتی اهمیت دارد.
یکی دیگر از دغدغههای اصلی مسکو طی سالهای اخیر، گسترش ناامنی و بیثباتی از مرزهای افغانستان به کشورهای همسایه و درنهایت به مرزهای جنوبی خود بوده است. در این چارچوب، روسیه که طالبان را بهعنوان نیرویی مؤثر در مبارزه با گروههای تروریستی مانند داعش خراسان میبیند، آمادگی دارد تا همکاریهای ضدتروریستی خود را با طالبان گسترش دهد.
مقامات کرملین باهدف جلوگیری از بیثباتی در مرزهای جنوبی، بهدنبال ایجاد نوعی همکاری امنیتی مداوم با طالبان هستند تا بتواند از بروز خلاء قدرت در افغانستان جلوگیری کرده و ثبات نسبی را در این کشور حفظ کند. از منظر روسیه، تداوم بیثباتی در افغانستان میتواند بستر مناسبی برای رشد گروههای افراطگرا فراهم آورد که تهدیدی بالقوه برای کشورهای آسیای مرکزی و منافع روسیه در منطقه محسوب میشود. در همین راستا، روسیه -بااطلاع طالبان- اقدام به تقویت همکاریهای مرزی و تبادل اطلاعات امنیتی با کشورهای همجوار افغانستان نموده و تلاش دارد نقش خود را بهعنوان بازیگری مؤثر در مدیریت بحرانهای منطقهای تثبیت کند.
مسکو امیدوار است با استفاده از همکاری ضدتروریستی با طالبان بتواند از انتقال ناامنی به مرزهای خود و کشورهای آسیای مرکزی جلوگیری و این نوع همکاری را راهی برای مقابله با تهدیدهای تروریستی در افغانستان و اطراف آن میداند. در مقابل، طالبان نیز تلاش میکند با جلب حمایت کشورهای منطقه، جایگاه خود را در سطح بینالمللی تقویت کند. این گروه با ارائه تضمینهایی درزمینه مبارزه با گروههای افراطی، بهویژه داعش خراسان، سعی دارد خود را بهعنوان نیرویی مؤثر در حفظ ثبات منطقه نشان دهد. چنین همکاریهایی، حتی بدون رسمیت سیاسی، میتواند تأثیر قابلتوجهی بر روند تحولات امنیتی در آسیای میانه داشته باشد.
حمایت محدود و مشروط کرملین از طالبان، نه بهمعنای تأیید رسمی عملکرد و نحوه حکومت آنها، بلکه تلاشی تاکتیکی برای کنترل تهدیدهای امنیتی فراملی و تقویت نفوذ ژئوپلیتیکی تلقی میشود که درمجموع، نشاندهنده تلاش روسیه برای افزایش نفوذ و درعینحال ساختاردهی به محیط امنیتی پیرامون خود بوده تا نه تنها از تأثیرات منفی تحولات افغانستان بر ثبات داخلی و منافع ژئوپلیتیکیاش جلوگیری کند بلکه با اتخاذ راهبردی بلندمدت با قدمهای پیوسته، ضمن بهرهمندی از منافع اقتصادی این رابطه و نیز مهار نفوذ غرب و آمریکا در منطقه، نهایتاً منجر به ممانعت از بیثباتی و سرایت ناامنی در مرزهای جنوبی خود و ایجاد ثباتسازی در افغانستان گردد.
نویسنده : نوید دانشور
نظر
ارسال نظر برای این مطلب